این احساسات را نباید سرکوب کنیم

تهران - ایرنا -احساساتی مثل غم، خشم، حسرت، ترس و اضطراب بخش طبیعی زندگی هستند، اما سرکوب آن‌ها می‌تواند عواقب منفی داشته باشد. در این گزارش به بررسی اثرات منفی سرکوب این احساسات می‌پردازیم.

به گزارش گروه ایرنا زندگی - «مادرش به شدت بیمار شده و شرایط روحی‌اش به هم ریخته. هر بار که به خانه‌ مادرش می‌رود، به‌وضوح غم را در چشم‌هایش می‌بینم. او همیشه سعی می‌کند جلوی اشکهایش را بگیرد و حتی وقتی صحبت از وضعیت مادرش می‌شود، سعی می‌کند لبخند بزند و خودش را کنترل کند. اما این کنترل دائم و سرکوب غم باعث شده که حالش بدتر شود.»

گریه نشانه ضعف است، حسرت مخرب است، و خشم اشتباه است. اینطور که معلوم است ما نباید هیچ حسی داشته باشیم! ما در تمامی زندگی در حال پنهان کردن احساسات مان هستیم؛ پنهان کردن احساساتی که واقعی هستند و بعد تعجب می‌کنیم که چرا استرس زیادی داریم؟
چه اتفاقی میفتد اگر خودمان را رها کنیم؟ اگر در مقابل احساسات مان مقاومت نکنیم و هراحساسی را با آغوش باز بپذیریم. چرا تجربه احساساتی را که تماما طبیعی هستند را اشتباه می‌دانیم؟پنج حس طبیعی وجود دارد و برای درک آنها نیاز به یک نقشه داریم.

این احساسات را نباید سرکوب کنیم

سرکوب غم یعنی افسردگی

غم، یکی از اولین احساساتی است که ما انسانها تجربه می‌کنیم، به‌ویژه در مواقع از دست دادن عزیزان، شکست‌ها یا تغییرات بزرگ در زندگی. اگرچه احساس غم می‌تواند در ابتدا دردناک باشد، اما سرکوب آن می‌تواند مشکلات بزرگ‌تری مانند افسردگی ایجاد کند. هنگامی که غم سرکوب شود تبدیل به افسردگی می شود؛ شما غم و اندوه را کنترل می‌کنید و افسردگی شما را کنترل می‌کند.

وقتی غم را بپذیریم و اجازه دهیم که جریان پیدا کند، به بدن و ذهن خود این امکان را می‌دهیم تا از بار روانی آن رها شوند. غم وقتی سرکوب می‌شود، می‌تواند در قالب افکار منفی، اضطراب یا حتی بیماری‌های جسمی بروز پیدا کند. برای مثال، زمانی که یک فرد از دست دادن یک عزیز را تجربه می‌کند و نمی‌تواند یا نمی‌خواهد آن را ابراز کند، این سرکوب احساسات ممکن است باعث بروز مشکلات روانی و جسمی در او شود. اجازه دادن به خود برای تجربه و پردازش غم، نه تنها به فرد کمک می‌کند، بلکه فرصتی برای رشد عاطفی هم به وجود می‌آورد.

سرکوب خشم و احساس تندخویی

خشم یک واکنش طبیعی به بی‌عدالتی‌ها، ناملایمات یا رفتارهای آزاردهنده است. وقتی کسی احساس می‌کند که حقوقش نقض شده یا به او ظلم شده، به طور طبیعی خشمگین می‌شود اما هنگامی که خشم سرکوب شود تبدیل به عصبانیت و تندخویی می شود و به این ترتیب شما خشم را سرکوب می‌کنید، عصبانیت شما را کنترل می‌کند.

مدیریت درست خشم و استفاده از آن به عنوان یک ابزار برای تغییر وضعیت یا دفاع از حقوق فردی می‌تواند راه‌حل خوبی باشد. افراد می‌توانند از روش‌هایی مانند مدیتیشن، گفتگو و ورزش برای کنترل خشم خود استفاده کنند. همچنین سرکوب خشم باعث می‌شود که این احساس به‌طور ناخودآگاه تبدیل به اضطراب یا افسردگی شود.

ترس؛ اجازه بدهید راه خودش را پیدا کند

ترس‌های ما غرایز محافظت‌کننده ما هستند، ما نیاز داریم با آنها روبه‌رو شویم و ابرازش کنیم. اما گاهی اوقات این ترس‌ها به امری غیرضروری تبدیل می‌شوند و زندگی فرد را محدود می‌کنند. اگرچه ترس به‌طور طبیعی ناخوشایند است، اما سرکوب آن باعث ایجاد مشکلات بزرگتری مانند اختلالات اضطرابی یا پنیک می‌شود. پذیرش ترس و تلاش برای شجاعت در مواجهه با آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به تدریج از دایره امن خود بیرون بیاید و فرصتهای جدید را تجربه کند. به‌جای اینکه ترس را از خود دور کنیم، باید یاد بگیریم که با آن روبه‌رو شویم و از آن برای رشد شخصی استفاده کنیم.

این احساسات را نباید سرکوب کنیم

سرکوب حسرت یعنی سلام به حسادت

حسرت حسی است که همیشه باعث صعود و ترقی ما می‌شود و معمولا موقع دیدن موفقیت افراد به آدم الهام می‌شود؛ حسی کاملا طبیعی که وقتی سرکوب شود به حسادت تبدیل می‌شود و به این ترتیب شما حسرت را سرکوب می‌کنید و حسادت شما را کنترل می‌کند.

به جای اینکه فرد با حسرت خود روبه‌رو شود و از آن برای رشد فردی خود استفاده کند، ممکن است به خود بگوید که «من هیچ وقت نمی‌توانم به موفقیت‌های دیگران برسم» و این نگرش منفی می‌تواند به افسردگی، نارضایتی و سرخوردگی تبدیل شود.

اضطراب: وقتشه که بشناسیمش

اضطراب یکی از رایج‌ترین احساساتی است که در دنیای امروز افراد با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اضطراب معمولاً به دلیل نگرانی از آینده یا عدم اطمینان در مورد اتفاقات آینده ایجاد می‌شود. این احساس می‌تواند به‌طور موقت مفید باشد، زیرا انسان را مجبور به آمادگی و دقت در کارها می‌کند. اما اگر اضطراب به مدت طولانی ادامه پیدا کند و یا سرکوب شود، می‌تواند به مشکلات جدی‌تری مانند اختلال اضطراب فراگیر یا حملات پنیک تبدیل شود. مواجهه با اضطراب و پذیرش آن به‌عنوان یک واکنش طبیعی به تغییرات می‌تواند به فرد کمک کند تا بر ترس‌ها غلبه کرده و با اعتماد به نفس بیشتری تصمیمات خود را بگیرد. بهترین راه برای مقابله با اضطراب، شناختن منابع آن و یادگیری تکنیک‌های آرام‌سازی است.

حرف آخر

به گزارش وب گاه تبیان، سرکوب احساساتی مانند غم، خشم، ترس و اضطراب نه تنها نمی‌تواند ما را از مشکلات موجود رها کند، بلکه این احساسات را در ما انباشته کرده و در نهایت باعث بروز اختلالات روانی و جسمی می‌شود. به‌جای سرکوب، باید یاد بگیریم که این احساسات را بپذیریم و با آن‌ها به‌طور سالم روبه‌رو شویم. وقتی این احساسات را بشناسیم و به آن‌ها اجازه بدهیم که در مسیر طبیعی خود جریان پیدا کنند، می‌توانیم از آن‌ها به‌عنوان فرصتی برای رشد و بهبود استفاده کنیم.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.